ادب از که آموختی؟ از بی ادبان
دیروز عصر (!) شاهد یک ارائه به شدت بی کیفیت بودم. اون هم در یک محیط دولتی (البته اتفاق عجیب و جدیدی نیست، در عین حالی که عجیب هست). حقیقتش #موضوع_کارگاه «فن بیان - شیوه های کلاس داری - ارتباط موثر» بود.
اولش خیلی روی مخم راه می رفت و سودی نداشت. اما بعد گفتم بیام یک موضوع رو اجرا کنم: ادب از که آموختی؟! از بی ادبان.
شروع کردم به تحلیل جلسه.
اول اینکه موضوع کارگاه، یک سنگ بزرگ بود. معلومه که وقتی ارائه دهنده بخواد تمام اون مطالب رو بیان کنه (حتی در حد اصول اولیه)، اونم در دو جلسه حدودا دو ساعته، ارائه پراکنده و بی کیفیت خواهد شد.
دومین مورد خود ارائه دهنده بود که هم در فن بیان، هم در کلاس داری و هم ارتباط موثر دارای ضعف و گاهی ضعف شدید بود.
اون حتی ارزشی برای ارائه خودش قائل نبود و یک پاورپوینت یک پارچه درست نکرده بود. خاطرات غیر کلیدی می گفت. از طنز بی جا استفاده می کرد. سطح صدای پایین و تقریبا صدایی یکنواخت داشت. زبان بدن و لحن رو هم فقط در حد تئوری می دونست. و در کل یک مبتدی، با سابقه کار و تدریس بالا بود.
مورد بعد، صحبت بیش از حد درمورد اهمیت موضوع کارگاه هست. از آنجایی که همه شرکت کنندگان، مدرس و مربی بودند؛ اگر کسی به اهمیت موضوع واقف نباشد باید برود کشکش را بسابد(!).
و در آخر به یکی از مسئولان گفتم: «میتونم انتقادی بکنم؟!»
و گفت: «جلسه بعد (جلسه آخر) فرم نظر سنجی میدیم.»
ناگهان یادم افتاد که: اوه! کسی اینجا به فکر پیشرفت نیست. حتی 99 درصد شرکت کنندگان.
زمانی که ارائه دهنده مطلبی مطلقا بی فایده را بیان کرد، یکی از شرکت کنندگان با جدیت پرسید: «برای امتحان بخونیمش؟!» 🙂
به هرحال، دیروز از یک جهت برای من مثبت بود: افرادی که درحال حذف شدن هستند رو به آشکار دیدم.
به خودم گفتم: منتظر نفوذ عمیق موج سوم باشید: منکه هستم!
#علی_اکبر_گل_پیچ - 1396/12/11