در آن لحظه ای که آسمان خشمگین و زمین با او هم پیمان است چه می توان کرد؟ در آن زمان که قلب ها مرض بی درمان دارند چه می توان کرد؟ آنگاه که درحال جان کندن هستی و آتش در رگ هایت به گردش در آمده چه میتوان کرد؟
چه می توان کرد با دلی که دیوانه وار خواهان اشک است و دیگر چشم ها توان گریه ندارند؟
چه میتوان کرد زمانی که جواب سوال -آیا جواب خوبی جز خوبی است؟- بلی است؟
آه، شاعر دل خوشی داشت که گفت چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید...
شاید هم من اشتباه میکنم که به این جمله اعتقاد ندارم: ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن می نگری...
اما کاشقلب ها می فهمیدند..
«آخوس»
5'5'94