فرهنگ آرمانی

نوشته ها و فعالیت های علی اکبر گل پیچ

فرهنگ آرمانی

نوشته ها و فعالیت های علی اکبر گل پیچ

فرهنگ آرمانی

You know... it's life. hesitation and choose

تو میدونی، این آخر دنیا نیست.
اسم داره.
شاید: موج سوم

You know... it's life. hesitation and choose

با من نفس کشیدن را دوست ندارد.
و چه حس نا آرامی دارد:
اکسیژن لحظه های او بودن.

You know... it's life. hesitation and choose

اسم این نقد فیلم نیست.
این فقط یک خلاصه ی غیر ضروری هست.

You know... it's life. hesitation and choose

اگر بهت بگم این دنیا فقط بازیچه هست،
بازم کاری رو میکنی که داری میکنی؟!

You know... it's life. hesitation and choose

اینجا ایرانه!
یعنی باید مدیریت بحران و استراتژیک
تکنیک های توی حافظه ی تو نباشن.
اونا باید توی عملکردهات باشن.

You know... it's life. hesitation and choose

تا حالا بهش فکر کردی؟
این همه کهکشان...
این همه ستاره...
این همه سیاره...
یعنی فقط ما هستیم؟!

You know... it's life. hesitation and choose

دوست من، روانشناس یک دانشمندِ هنرمند هست.
اما روانشناسی یک هنر نیست که هرچی توی ذهنته
بریزی بیرون!
روانشناسی یک علمه.

You know... it's life. hesitation and choose

آخرین نظرات
  • ۱۱ دی ۹۴، ۱۱:۴۷ - محمد سیمی
    زیباست
نویسندگان
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار» ثبت شده است

۰۹
اسفند

گاهی با خود می گویم:

آری، آسمان یک دختر است.

اگر نه، به این ظرافت نمی رقصید، نمی خندید، نمی اشکید...

گاهی می پرسم: 

چرا معشوق انسانی

چرا آسمان نه؟!

آسمان میحرفد، با ابرهایش.

هر لحظه به حرف هایت گوش می دهد و برای داستان های غم انگیزت می گرید.

حتی گاهی برایت جشن می گیرد...

البته باید به او هشدار داد، کمتر خرج کند...

آخر چه کسی این همه برف شادی می خرد؟!

البته یک خصلت خوب دیگر هم دارد.

برف شادی اش، سرد است.

به تو می فهماند: خیلی هم خوشحال نباید شد...



آه آسمان...

تصمیم گرفته ام فقط با تو عشق بازی کنم!

لااقل تو خیانت کار نیستی.

یعنی، نمیتوانی باشی...

البته میدانم.

دلت گرفته است...

از اینکه خیانت کاران می کشند، و تو محکوم می شوی...

راستش را بگویم:

من به تو خیانت کرده ام.

جز تو معشوقه ی دیگری هم دارم.

درخت زرد آلوی حیاطمان...

که البته جای خواهرم است. 

از کودکی کنارم بود.

باهم بازی می کردیم، درد دل می کردیم، و حتی گاهی دعوا...

اما خوب، شاید تو ناراحت شوی...


راستی، آیا واقعا تو ناراحت می شوی؟!

حق بده: وقتی می بینم تعداد زیادی شاعر از تو سرشارند...

اما نگران نباش. من میدانم که‌تو خیانت کار نیستی...


آخوس

(علی اکبر گل پیچ)

اسفند ۱۳۹۵

  • فرهنگ آرمانی
۰۹
اسفند


و در آن شب هنگام

و در آن غربت تنهایی من

می شکافد کوهی

می زاید رودی

که به اقیانوسی مانند

میروم در ساحل

می روم در آب

آب می ترسد انگار:

جذر جذر جذر...


میدوم من سویش

که به ناگاه، می زند صبح دم

آبِ ترسو، مغرور

منِ جنگجو  طعمه:

مَد


می هراسم حتی! 

میجهم سو ساحل

حیف دور است اما

میدوم حتی

اما حیف! ساحل ما قهر است

که چرا رفتی یار

پی آن ترسوها

میرود او هم

پشت به آفتاب کرده

میزند سوسو

همچنان از کوه


آخرین دیدار است

برد ترسو بر جنگجو:

مَد مَد 

و مَد


#آخوس

#علی_اکبر_گل_پیچ 

اسفند ۱۳۹۵

  • فرهنگ آرمانی